Race Condition

رقابته برای بی احساس بودن این وسط...

TV Series

خیلی وقته که با سریال، فیلم سینمایی، پادکست و کتاب انگیزه میگیرم و میخوام برسم ره چیزایی که میخوام.

ولی تو مرحله عمل خیلی نادیده گرفته میشه حس هام

باز چند وقتیه فک میکنم اون سنگی که میخواستم هل بدم نزدیکای نوک قله ست که برسه و ساده بشه باقیش

توکل به خدا

Mother

مادر من نمونه بارز یه فرشتس واقعا.

خیلی در حقت بدی میکنم همیشه. بعضی وقتا که حوصلله ندارم قیافه میگیرم براش. زبونم لال بعضی وقتا تند حرف میزنم ولی بازم باهام مهربونه

گاهی وقتا که میشینم فک میکنم اگه من جاش بودم الان چه ری اکشنی داشتم جلو فرد رو به روم

دنیای منی

Misunderstood

بیشتر مواقع اتفاقایی میوفته که از دستم خارجه. برای کنترل کردنش دست به کارای احمقانه ای میزنم.

همین یک سال اخیر پر بوده از این اتفاقا و تصمیم گیریا.

برای پس زدن این شرایطم گاها سلسله مراتب بدی اتفاق میوفتهتصمیماا باید معقول تر گرفته بشن

با ویژن بیشار و دقت بالاتر

iterration

هر اتفاقی با تکرار زیاد برا آدم ملکه میشه.
باید بشه ضمیر ناخودآگاهم
باهاش بخوابم
نفس بکشم
زندگی به تمام معنا

بریم...

uncertainty

اسمشو میذارم بلاتکلیفی ولی وقتی خودم به درون خودم رجوع میکنم بهتر میفهمم که چیه... چه جای خالیه
لحظه لحظه دارم فکر و خیال میکنم

صلاح امور دست کس دیگس ولی تا این حد حال ناخوش و نادخ چرا این همه یهو

بازم که بیشتر فکر میکنم دلیل اینا رو هم میتونم بفهمم

یه شونه لازم دارم علی الحساب برای درد و دل

یا علی